سیستم جمع آوری اطلاعات نبرد 1L219M موسوم به Zoopark-1 به منظور کشف خودکار موقعیت توپخانه های دشمن (خمپاره ، توپخانه سنگین ، ، موشکهای بالستیک تاکتیکی) بر اساس شلیک های آنها ، تخمین تلفات ، تغذیه ی اطلاعاتی و کنترل آتش واحدهای توپخانه و فرماندهی خودی ساخته شده است . میتواند موقعیت توپخانه های دشمن را قبل از اصابت گلوله های آن به هدف کشف کند و با تغذیه ی واحدهای خودی با اطلاعات و موقعیت واحدهای توپخانه ای دشمن ، اصلاح موقعیت لحظه به لحظه و کنترل آتش موثر ، دقت و کارایی آتش خودی را بین 2 تا 2.5 برابر تقویت کرده و توپخانه ی دشمن را قبل از هر حرکتی زمینگیر کند.
سیستم جمع آوری اطلاعات Zoopark-1 در کل از یک رادار فاز آرایه که روی شاسی نفربر MT-LBu سوار شده ، تشکیل میشود . همچنین برای تامین انرژی رادار یک منبع تغذیه ی قوی الکتریکی T230P-4RPM1 نیز در این سیستم تعبیه شده است . همچنین رادار مونوپالس 3 بعدی (3D) به منظور بررسی توپوگرافیک میدان نبرد و سیستم جهت گیری مستقل نیز به عنوان ابزار کمکی در این سیستم نصب شده اند .
رادار فاز آرایه ی این سیستم که روی باند L و G کار میکند ، قابلیت پوشش 60 درجه منطقه ی جلوی خود را داراست و میتواند همزمان تا 70 هدف را کشف و تا 12 هدف را ردیابی و کشف موقعیت کند . این رادار میتواند پس از اولین شلیک ، واحد های خمپاره ای را تا برد 20 کیلومتری ، واحدهای توپخانه ای را تا برد 15 کیلومتری ، واحدهای موشک انداز (MLRS) را تا برد 30 کیلومتری و واحدهای موشکی تاکتیکی را تا برد 40 کیلومتری کشف کند .
همچنین پس از اولین شلیک واحدهای دشمن ، رادار میتواند کنترل آتش خودی برای واحد های خمپاره ای دشمن تا برد 22 کیلومتر (با خطای متوسط 35 متر) ، واحدهای توپخانه ای تا برد 20 کیلومتر (با خطای متوسط 45 متر) ، واحدهای موشک انداز (MLRS) تا برد 35 کیلومتر (با خطای متوسط 60 متر) و موشکهای بالستیک تاکتیکی تا برد 40 کیلومتری (با خطای 75 متر) را فراهم کند .
تجهیزات سیستم جمع آوری اطلاعات ZOOPARK-1 به شدت برای مقاومت در برابر جنگ الکترونیک و تشعشعات الکترومغناطیسی تقویت شده است و به لطف شاسی MT-LBu ، سیستم ZOOPARK-1 دارای قابلیت مانورپذیری و تحرک بالاست ، زمان استقرار این سیستم 5 دقیقه است .
به گزارش مشرق به نقل از پایگاه اینترنتی روزنامه واشنگتن تایمز ، گزارش مرکز ملی اطلاعات زمینی درمورد اثرات مهلک سلاح هایی که از پالس های الکترومغناطیس و امواج مایکروویو قوی استفاده می کنند، افشا کرد که این سلاح ها بخشی از زرادخانه چین موسوم به گرز قاتل است، سلاح هایی که به چین که ازلحاظ فن آوری عقب تر است اجازه می دهد ارتش آمریکا را شکست دهد.
سلاح های الکترومغناطیسی پالس هایی مشابه اشعه گامای حاصل از انفجار هسته ای تولید می کنند که تمام تجهیزات الکترونیکی مانند رایانه ها و اتومبیل ها را در سطح وسیعی از کار می اندازد.
این پدیده در سال 1962 پس از آزمایش هسته ای در بالای سطح زمین در اقیانوس آرام کشف شد.
این انفجار دستگاه های الکترونیکی هاوایی را از کار انداخت. در این گزارش که به تازگی از حالت محرمانه خارج شده است، درباره جزئیات سلاح های الکترو مغناطیسی چین و برنامه های این کشور برای استفاده از این سلاح ها توضیح داده شده است.
پیش از این در گزارش های سالانه وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، در مورد ارتش چین تنها به این سلاح ها اشاره ای گذرا شده بود. براساس این گزارش که در سال 2005 تهیه شده و مهر محرمانه خورده بود، ارتش چین قرار بود کلاهک های الکترومغناطیسی با قدرت انفجاری پایین تولید کند.
البته معلوم نیست که چین دقیقا چنین کاری انجام داده باشد. این گزارش می افزاید، علاوه بر سلاح های الکترومغناطیسی، هرگونه کلاهک هسته ای استراتژیک کم شدت هم می تواند اثرات مشابهی داشته باشد. در ادامه گزارش آمده است سلاح های الکترونیکی چین بخشی از برنامه ای موسوم به برگ برنده یا گرز قاتل است که برمبنای فناوری های جدید به طور کاملا محرمانه تولید می شوند.
این گزارش می افزاید، چین سلاح های الکترومغناطیسی خود را بر روی موش، موش صحرایی، خرگوش، سگ و میمون آزمایش کرده است و مشاهده شده است که این سلاح بر روی چشم، مغز، مغز استخوان و سایر اعضای بدن این حیوانات ضایعاتی ایجاد کرده است.
این آزمایش ها نشان می دهد که چین به دنبال یافتن اثر احتمالی سلاح های الکترومغناطیسی و اشعه مایکروویو قوی بر روی انسان هایی است که در معرض تشعشع قرار می گیرند.
این گزارش همچنین می افزاید شاید هم این آزمایش ها بخشی از تحقیقاتی باشد که برای یافتن راه های جدید شکنجه زندانیان انجام می شود شاید هم این آزمایش ها به منظور تصمیم گیری در مورد ایمنی یا استانداردهای محافظتی نیروهای ارتش و سلاح ها صورت می گیرد. توانایی چین در بکارگیری سلاح های الکترومغناطیسی در ارتفاع بالا می تواند دو کاربرد داشته باشد.
یا به عنوان اقدامی غیرمنتظره پس از حمله چین به تایوان و حرکت ناوهای هواپیمابر امریکا به سمت نقاط حساس به کار گرفته شود و یا برای فریب امریکا استفاده شود تا از دفاع از تایوان منصرف شود.
نگاهی به سفر ناوگروه ایرانی به اقیانوس اطلس
رکورد دریانوردی نظامی در ایران پس از 2000 سال خواهد شکست
این اقیانوس که عمق متوسطی بیش از 3300 متر دارد در گذشته محل سهمگین ترین نبردهای دریایی جهان و تاکنون جولانگاه کشورهای غربی متخاصم با ایران و نهادهای قلدری چون ناتو بوده است. بنابراین قدم گذاشتن در این منطقه برای اهدافی مندرج در مأموریت های دوربرد نداجا بسیار ارزشمند خواهد بود.
به جای مقدمه: «همان طوری که همه ما میدانیم، دریا برای یک کشور، یک فرصت بزرگ برای پیشرفت و حفظ منافع ملی است. فوائد دریا برای یک کشور و یک ملت، فوائد راهبردی است؛ فوائد بزرگ و کلان است. کسانی با تسلط بر دریا و دریانوردی در طول قرنهای پیدرپی ـ تقریباً در طول چهار قرن ـ توانستند قدرت بینالمللی خودشان را تا سرزمینهای دوردست گسترش دهند.
به ملتها ظلم شد، سرزمینها غصب شد، منابع ملتها تضییع شد؛ اما آن دولتها و کشورهای مسلط بر دریا توانستند از این طرقِ ظالمانه برای خود حیثیتهای مادی و قدرتهای بزرگ فراهم بیاورند. ملتهای منطقه ما، چه در خلیج فارس، چه در دریای عمان، سالهای متمادی ـ شاید دهها سال ـ عادت کرده بودند که صدای قدرتمدارانه و زورگویانه کسانی را که سوار بر ناوهای جنگی میشدند و از دوردستها به این منطقه میآمدند، بشنوند و در مقابلِ آنها سکوت کنند و دم فرو بندند.
امروز همه چیز عوض شده است. ساحل ممتد و طولانیِ متعلق به ایران عزیزامروز در اختیار دولتی مستقل و ملتی سرافراز و بیدار است؛ ملتی که به خدای متعال متکی است؛ نیروی خود را میشناسد و به آن میبالد و اراده خود را بر اراده تحکمآمیز هر قدرت سیاسی و نظامی تحمیل میکند و کسانی را که میخواهند با تحکم بر ملتها حاکمیت کنند، مجبور به عقبنشینی میکند» سخنان روز گذشته مقام معظم رهبری در بندرعباس.
به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، بنا بر اعلام فرمانده نیروی دریایی ارتش در راستای گسترش حضور دریایی کشورمان در آبهای آزاد، در آینده نزدیک ناوگروهی ایرانی به اقیانوس اطلس فرستاده خواهد شد.
نیروی دریایی در هر کشوری که از مرزهای آبی گسترده ای برخوردار است، اهمیت فراوانی دارد. دسترسی به دریاهای آزاد برای کشورها یک امکان بسیار ارزشمند است که با توجه به اختصاص 90 درصد تجارت و مبادله کالا در دنیا به راه های دریایی، پایه ای برای رشد و توسعه آن کشور تلقی می شود.
از اینرو نیروی دریایی وظیفه ای سنگین در حفظ و حراست از مرزهای آبی کشور در وهله اول و نیز تأمین امنیت ناوگان تجاری و بازنگهداشتن خطوط مواصلاتی دریایی در اولویت بعدی دارد.
* نیروی دریایی راهبردی چیست؟
یکی نیروی دریایی راهبردی به طورمعمول و مشخص به همه نوع ازشناورها اعم از سطحی و زیر سطحی نیاز دارد که شامل ناوهای رزمی، ناوشکن، کشتی های لجستیکی اقیانوس پیما و انواع زیردریایی های تهاجمی و دوربرد است.
* چرا باید نیروی دریایی راهبردی داشته باشیم؟
با توجه به مطالب پیش گفته بدیهی است نیروی دریایی به عنوان یک نیروی راهبردی باید از منافع کشور و خطوط مواصلاتی آن که در اقصی نقاط آبهای دنیا گسترش پیدا کرده، محافظت کند زیرا دریاها یکی از بهترین راههای اقتصادی در جهان هستند و در حال حاضر کشتیهای تجاری ایران بایستی از آبراه ها و گلوگاه های مختلف دنیا عبور کنند.
بنابراین جمهوری اسلامی ایران برای نشان دادن اقتدار کشور و بهرهبرداری از دریاها در جهت توسعه کشور نیاز به یک نیروی دریایی راهبردی دارد.
* اهداف مأموریت های راهبردی دوربرد
از جمله اهداف این سفرها باید به تلاش برای همکاری های بیشتر و آشنایی با توانمندی های کشورهای دیگر و مهمتر از آن معرفی دستاورد های بومی کشور به طور عملی به کشورهای دوست و دشمن اشاره کرد.
باید در نظر داشت اینگونه حضور در آبهای دور با توجه به تحریمها دارای جایگاه ارزندهای بوده و نشان از توانمندی کامل نداجا در حفظ، بکارگیری و به روز رسانی تجهیزات خود با نگاه به الگوی عمر دهی انقلابی به تجهیزات دارد.
بنابراین حضور یگانهای سطحی و زیرسطحی ارتش در آبهای بینالمللی در ارتقای اشراف اطلاعاتی از این مناطق بسیار مهم بوده که در راستای بالا بردن توان اطلاعاتی خود با تمام توان است.
* چرا اقیانوس اطلس؟
اقیانوس اطلس(آتلانتیک) به عنوان یکی از بزرگترین حوزه های آبی دنیا بین سه قاره اروپا، آفریقا و آمریکا واقع شده و اینبار نیروی دریایی کشورمان قصد عبور از این اقیانوس را دارد که به جرأت می توان ادعا کرد پس از 2500 سال رکورد دریانوردی نظامی توسط یک حکومت مستقل در ایران شکسته خواهد شد.
این اقیانوس که عمق متوسطی بیش از 3300 متر دارد در گذشته محل سهمگین ترین نبردهای دریایی جهان و تاکنون جولانگاه کشورهای غربی متخاصم با ایران و نهادهای قلدری چون ناتو بوده است. بنابراین قدم گذاشتن در این منطقه برای اهدافی که در مأموریت های دوربرد نداجا ذکر کردیم بسیار ارزشمند خواهد بود.
مقصد نهایی این سفر می تواند هر یک از کشورهای ونزوئلا، کوبا و یا برزیل که از نیروی دریایی بسیار قوی نیز برخوردار است باشد؛ اما مسیر رسیدن به این مقصد نیز در نوع خود جالب خواهد بود.
* کدام مسیرها؟
به طور عملی، دو مسیر برای رسیدن به سواحل غربی اقیانوس اطلس قابل تصور است. یکی مسیر کانال سوئز، دریای مدیترانه و تنگه جبل الطارق و دیگری عبور از جنوب آفریقا است. هر کدام از این دو خط سیر، دارای نکات و مزیت هایی است که با توجه به اهداف در نظر گرفته شده برای این سفر قابل تفسیر است.
مسیر جنوب آفریقا طولانی تر، در آب و هوای گرم استوایی و با عبور از نزدیکی کشورهایی است که روابط خوبی با ایران اسلامی دارند. این مسیر به طور تقریبی بالغ بر 16000 کیلومتر خواهد بود. دوری از محیط های پر تنش و فراهم بودن بستر زمانی کافی برای آموزش پرسنل و تجربه محیط های جدید و نبود موانع دیپلماتیک این مسیر را برای رسیدن به آمریکای جنوبی و کشورهای دوست و در نتیجه بهره گیری از تجارب دریایی کشور مقصد با رسیدن به آن را، بسیار مطلوب می سازد.
اما مسیر اول که کوتاه تر است از قضا راه دشوارتری به نظر می رسد. هر چند نداجا تا کنون یکبار موفق به عبور دادن ناوگروه دوازدهم متشکل از ناو بزرگ و پشتیبانی خارک و ناوشکن الوند شده است اما شاید با علم به اینکه اینبار شناورهای ایرانی به قلب ناتو(سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) خوانند زد، اجازه عبور از این کانال را با مشکلاتی روبرو کند.
پس ورود به مدیترانه نیز در شمال کشورهای اروپایی و در جنوب مسیر کشورهای آفریقایی پیش رو هستند. نکته مهم وجود یک درگیری بزرگ بین ناتو و لیبی است. هر چند این درگیری تاکنون از وسعت فراوان و استمرار قابل اتکایی برخوردار نبوده است و در واقع تهاجم یکطرفه اروپایی ها به لیبی است اما باید توجه داشت حضور ناوگان نظامی ناتو و پرواز هواگردهای سرنشین دار و بی سرنشین در عرض دریای مدیترانه در جریان است که یقینا با مسیر ناوگروه ایرانی تلاقی خواهد داشت.
حال در صورتی که سردمداران این جنگ مانع از ادامه مسیر ناوگروه به سمت غرب شوند مأموریت دریایی جدید با مشکل روبرو خواهد شد. پس از این منطقه نیز تنگه راهبردی جبل الطارق قرار دارد که تسلط کاملی از سوی کشورهای سلطه گر بر آن وجود دارد. در شمال آن اسپانیا و در جنوب آن کشور مراکش قرار دارد. بنابراین مسیر دریای مدیترانه شاید چالش برانگیز باشد. اما باید گفت حرکت ناوگروه ایرانی در هر نقطه از این مسیر که بر فرض احتمال، قطع شود، باز هم بسیاری از اهداف مأموریت حاصل خواهد شد.
حضور ولو کوتاه مدت در منطقه درگیری ناتو با لیبی فرصت استثنایی برای زیرنظر گرفتن فعالیت نظامی کشورهای تهدید کننده ایران است که علاوه بر کمک به اشراف اطلاعاتی از دشمن بالقوه، به نوعی اعلام توانمندی نظامی کشورمان در یک قدمی دشمن است. ناگفته پیداست عبور از این منطقه رسیدن به منتهی الیه مدیترانه نیز سرشار از تجارب عملیاتی و جمع آوری داده های ارزشمند مورد نیاز نیروهای نظامی کشورمان را در پی خواهد داشت.
عبور از کنار کشورهایی که در موج بیداری اسلامی به مقابله با حکومت های فاسد و ظالم خود پرداخته اند نیز می تواند از مزایای انتخاب این مسیر برای ناوگروه باشد که تجسم عینی آینده ای آزاد و مستقل برای انقلابیون مسلمان این کشورها خواهد بود و می تواند روحیه ای مضاعف برای آنهایی که هنوز در تلاشند و راهنمایی برای آنهایی که در گیرو دار تشکیل حکومت جدید هستند باشد.
اما اگر عبور از جبل الطارق اتفاق افتد، ناوگروه ایرانی با عبور از مسیر امن کشتی های ناتو با تکمیل هرچه بهتر مأموریت خود خواهد پرداخت و تا طی مسیر به کشورهای دوست علاوه بر کسب تجربه عبور از دریایی با عمق بیش از 65 تا 70 برابر عمق متوسط خلیج همیشه فارس، با تعداد زیادی از شناورهای کشورهای مختلف نیز از نزدیک روبرو می شود.
* کدام شناورها به این مأموریت خواهند رفت؟
با توجه به بعد مسافت و عدم پشتیبانی از واحدها، حضور ناو 200 متری و عظیم و اقیانوس پیمای خارک به احتمال بسیار بالایی قابل تصور خواهد بود. حضور حداقل یک ناوشکن به عنوان کشتی رزمی در این سفر دور و دراز نیز فرض نادرستی نخواهد بود.
سؤالات جدی تر، بحث حضور یک کشتی رزمی دیگر و یا حضور واحد زیر سطحی است که هر یک از این دو در افزایش قدرت و صلابت ناوگروه نقش بسزایی ایفا می کند. با توجه به نتایج مأموریت ناوگروه 14 نداجا که با همراهی زیردریایی یونس از کلاس کیلو به انجام رسید و نقش بی بدیل زیردریایی در عملیات های سنجشی و ردگیری، احتمال حضور واحد زیرسطحی نیز بالا به نظر می رسد.
* چه تغییراتی در شناورها باید اعمال شود
در جریان سفر فرمانده کل قوا به بندرعباس صورت گرفت؛
بازدید رهبری از جدیدترین شناورهای موشکانداز نیروی دریایی ارتش
خبرگزاری فارس: حضرت آیتالله خامنهای در جریان بازدید از منطقه یکم دریایی ارتش در بندرعباس، از جدیدترین شناورهای موشکانداز این نیرو بازدید کردند.
به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، به دنبال اعلام فرماندهان عالیرتبه نیروی دریایی ارتش مبنی بر تجهیز و نوسازی شناورهای سطحی به منظور انجام مأموریتهای جدید، ناو لجستیک "جمهوری اسلامی سیریک " به سامانههای موشکانداز تجهیز و از یگان پشتیبانی و خدمات رزمی به یگان موشکانداز تبدیل شده است.
همچنین با ایجاد تغییرات در سامانههای رزمی ناوچه فجر، این ناوچه به سامانههای پرتاب موشکهای سطح به سطح مجهز و از یگان توپدار به یگان موشکانداز تغییر کاربری داده است.
به گزارش فارس، حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا در سفر اخیر به منطقه یکم دریایی بندرعباس، از ناو سیریک و ناوچه فجر بازدید کرده و از نزدیک در جریان تغییرات صورت گرفته در این شناورها قرار گرفتند.
پیش از این امیر دریادار سید محمود موسوی معاون عملیات نیروی دریایی ارتش در گفتوگو با فارس، از برنامهریزی این نیرو برای تجهیز شناورهای پشتیبانی و خدمات رزمی به سامانههای موشکی سطح به سطح خبر داده بود.
IMR-2 نام خانواده ای از خودروهای زرهی مهندسی ارتش روسیه است که بر پایه ی تانک معروف T-72 ساخته شده ، تولید مدلهای اولیه موسوم به IMR-2M1 مجهز به تجهیزات پاکسازی مین و حفاظت اضافی برای سیستم هیدرولیک خودرو در سال 1982 شروع شد و آخرین مدل این خانواده بنام IMR-2MA با وزن 49.5 تن در حال تولید و خدمت در ارتش روسیه است .
خودروی مهندسی IMR-2MA برای باز کردن راه قوای زرهی ، عملیات های متحرک ، پاکسازی مین و بقیه کارهای مهندسی ساخته شده است و یکی از موثر ترین و قویترین خودروهای مهندسی جهان به شمار میرود ، بطوریکه ارتش روسیه "هیچ همتایی برای این خودرو در ارتشهای دیگر جهان نمیبیند" .
IMR-2MA بر پایه ی شاسی T-72 بنا شده ، اما برجک تانک T-72 با یک بدنه ی فولادی ضخیم زره پوش شده و ابزار مهندسی تعویض شده ، پنجره های این خودرو کاملا ضد گلوله هستند و یک بازوی تلسکوپی برای فرمانده ی خودرو تعبیه شده است . همچنین اکسیژن کابین خدمه با یک سیستم تهویه ی مخصوص تامین میشود .
این خودرو به لطف زره ضخیم خود میتواند انواع عملیاتهای مهندسی را زیر آتش دشمن و حتی در مناطق شدیدا آلوده به رادیو اکتیو و گازهای سمی انجام دهد . در 1986 و پس از ذوب نیروگاه اتمی چرنوبیل، دهها دستگاه از این خودرو در عملیات پاکسازی چرنوبیل شرکت کردند . کارایی و اطمینان پذیری این خودرو هم در جنگها و هم در عملیاتهای امدادی اثبات شده است . IMR-2MA میتواند هم به عنوان یک خودروی مهندسی و هم یک خودروی بازیابی (Rescue Vehicle) مورد استفاده قرار گیرد .
IMR-2MA از یک تیغه ی مخوف V شکل هیدرولیکی با 1 متر ارتفاع و 3.38 متر پهنا و یک جرثقیل چند منظوره 8 متری با قدرت 2000 ظرفیت بار 0.35 متر مربع که هر دو توسط یک سامانه ی کنترلی چند منظوره یکپارچه شده اند ، استفاده میکند . یک کاربر با این سیستم یکپارچه ی دقیق میتواند اشیایی به کوچکی یک قوطی کبریت را نیز جابجا کند . این سیستم قابلیت جابجا کردن اجزای آلوده به رادیو اکتیو ، شخم زدن و ... را دارد . IMR-2MA میتواند با سرعت 250 متر مربع در ساعت ، موقعیتهای تیربار بکند . با سرعت 360 متر مربع بر ساعت خاکریزها ، گودالها و دیوارهای سنگی را برای حرکت قوای زرهی صاف کند . سرعت پاکسازی میادین مین این خودرو بین 5 تا 12 کیلومتر بر ساعت است .
در حال حاضر مدل جدیدتری بنام IMR-3M نیز در حال توسعه و بازاریابی در بازار جهانی است و طبق اخبار ، ارتش روسیه نیز در حال تعویض IMR-2MA با این مدل ارتقا یافته است ، تفاوت اساسی IMR-3M نسبت به مدل کنونی شاسی آن است بطوریکه IMR-3M از شاسی تانک قدرتمند T-90 استفاده میکند . این خودروی جدید مجهز به کیت الکترومغناطیسی KMT-R3 برای از بین بردن مین های مغناطیسی نیز میباشد است .
در پی حمله مسلحانه به یک کمپ تابستانی حزب کارگر نروژ در جزیره ی اوتویای نروژ و همچنین انفجار یک بمب قوی مقابل دفتر نخست وزیری نروژ در اسلو ، پایتخت این کشور ، تا کنون طبق اخبار رسمی که توسط دولت نروژ منتشر شده حداقل 91 نفر جان خود را از دست داده اند .
به گزارش خبرگزاری الجزیره ، روز گذشته نروژ قربانی دو حمله ی تروریستی مرگبار بود که اولین آن انفجار یک بمب قوی در ساعت 3:20 بعد از ظهر به وقت محلی در مقابل دفتر نخست وزیری نروژ در اسلو بود که بیشتر پنجره های ساختمان 17 طبقه ی نخست وزیری نروژ را شکست و به بقیه ساختمان ها ، از جمله ساختمان وزارت نفت و وزارت دارایی نیز آسی رساند ، دو ساعت پس از این حادثه یک فرد مسلح در لباس پلیس این کشور با وارد شدن به کمپ تابستانی در جزیره ی اوتویای نروژ و گشودن آتش 87 نفر را به کام مرگ فرستاد .
پلیس نروژ تاکنون یک فرد 23 ساله ی متهم در رابطه با این دو اقدام تروریستی که گفته میشود از "مسیحیان تندرو" است ، را دستگیر کرده و در حال بازجویی از اوست ، هرچند طبق اظهارات شاهدان عینی "حداقل دو نفر در حمله به کمپ تابستانی جزیره دست داشته اند که از دو جهت متفاوت آتش گشودند" .در حال حاضر شهر اسلو در حالت فوق العاده و تقریبا تعطیل قرار دارد و ارتش نروژ کنترل شهر را بدست گرفته است .
تصویر فرد دستگیر شده توسط پلیس نروژ (تلویزیون دولتی نروژ)
طبق اخبار ، جان استولتنبرگ ، نخست وزیر نروژ ساعاتی پس از این حملات با هلیکوپتر به جزیره ی اوتویا رفت تا از نزدیک از عملیات نجات و کمپ تابستانی مورد هدف بازدید کند . وی در کنفرانس مطبوعاتی امروز خود در اسلو ، این حملات را "کابوسی" برای نروژ دانست . تا این لحظه ، کشورهای مختلفی از جمله ایالات متحده ، اتحاد ناتو ، اتحادیه ی اروپا و روسیه این حملات را محکوم کرده اند
پیش از این نیز تندروهای مسیحی در سراسر جهان اقدام به حملات تروریستی از این دست زده بودند . در سال 1995 ، 168 نفر در پی انفجار یک کامیون بمب گذاری شده مقابل یکی از ساختمان های فدرال در ایالت اوکلاهامای آمریکا کشته شدند .
محل انفجار بمب در اسلو ، پایتخت نروژ (Google earth)
جزیره ی اوتویا
هر چند هنوز در مورد انگیزه ی این فرد از این حملات مرگبار یا بقیه ی همکاران وی اطلاعاتی بدست نیامده . اما برخی تحلیلگران معتقدند ، شرکت کشور نروژ بعنوان یک عضو اتحاد ناتو در عملیات نظامی بر علیه لیبی میتواند باعث این حملات تروریستی توسط افراطیان راستگرا (که مظنون نیز عضوی از این گروه است) باشد .
پیش از این قذافی در سخنرانی های خود به اروپا هشدار داده بود در واکنش به مداخله ی نظامی آنها در جنگ داخلی لیبی ، اقدام به حملات انتحاری در سراسر اروپا خواهد کرد . بهمین دلیل برخی کارشناسان از جمله رییس مطالعات استراتژیک روسیه ، این حملات تروریست ها را انتقام احتمالی افراطیون مذهبی اروپایی از حمله ی ناتو به لیبی دانسته اند .
برخی دیگر نیز این حملات را بی ارتباط به قتل اسامه بن لادن ، رهبر سابق تشکیلات القاعده نمیدانند و به عقیده ی این کارشناسان ، نروژ به دلیل تجربه ی کم در مقابله با حملات تروریستی ، هدف خوبی برای جنگجویان افراطی بوده است .
آخرین جزئیات از حادثه تروریستی امروز تهران
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس عصر امروز داریوش رضایینژاد دانشجوی فوق لیسانس برق گرایش قدرت دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در مقابل درب خانهاش در خیابان بنیهاشم تهران ترور شد.
در این اقدام تروریستی همسر و کودک این فرد نیز مصدوم شدند که هم اینک برای مداوا به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل شدهاند. داریوش رضایینژاد از همکاران وزارت دفاع کشور بود.
طی ساعات گذشته برخی رسانههای کشور به اشتباه وی را یکی از دانشمندان هستهای کشورمان قلمداد کرده بودند در حالی که اخبار موثق حاکی از آن است که فرد ترور شده جزء دانشمندان هستهای نبوده و دانشجوی فوقلیسانس برق (گرایش قدرت) دانشگاه خواجه نصیر بوده است.
رضایینژاد سال 87 به همراه 20 نفر دیگر در دوره کارشناسی ارشد مهندسی برق (گرایش قدرت) دانشگاه خواجه نصیر با دانشگاه هانور آلمان پذیرفته شده بود.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=9005011495
متن محکومیت رییس دانشگاه خواجه نصیر طوسی
"شهید داریوش رضایینژاد از نخبگان علمی و دانشجوی کارشناسی ارشد برق گرایش قدرت دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی میباشد. اینجانب ترور این شهید را محکوم کرده و این نشان میدهد که دشمنان خارجی ملت شریف ایران از تواناییهای علمی به هراس آمده و بدین جهت به دنبال ترور نخبگان علمی جامعه افتادهاند. همانگونه که در رابطه با شهید شهریاری و شهید علیمحمدی اتفاق افتاد.
این جانب به مقام معظم رهبری، ملت شریف ایران و خانواده شهید رضایینژاد و جامعه دانشگاهی این شهادت را تبریک و تسلیت عرض کرده و خواهان بررسی این موضوع از طریق مجامع قضایی و مجامع بینالمللی هستم. "
واحد های شناسایی ، بخصوص در بخش هوابرد یکی از مهمترین عناصر جمع آوری اطلاعات و حتی عملیات های حیاتی در عمق خاک دشمن هستند .
در جنگ سال 2008 گرجستان ، عناصر هنگ مستقل شناسایی 45ام نیروهای ویژه هوابرد روسیه یکی از اولین واحدهایی بود که توسط ارتش روسیه در اوستیای جنوبی مستقر شد که ماموریت اصلی اون جلوگیری از خرابکاری در تونل Roki (مسیر ارتباطی اصلی متصل کننده ی اوستیای جنوبی به خاک روسیه) در جریان انتقال قوای زرهی روسیه به تسخینوالی بود .
این هنگ همچنین با همکاری لشگر گارد هوابرد 7 ام ، توانست در جریان عقب نشینی نیروهای گرجی چندین دستگاه خودروی Humvve این ارتش را به غنیمت بگیرد .
[
امین حطیط " در گفتوگو با فارس:
انتقال ناوگان پنجم آمریکا از بحرین به قطر "جدی " است
خبرگزاری فارس: کارشناس مسائل راهبردی منطقه با اشاره به قیام مردم بحرین علیه رژیم آل خلیفه انتقال ناوگان پنجم آمریکا از این کشور به قطر را امری اجتنابناپذیر دانست.
"امین حطیط " در گفتوگو با خبرنگار بینالملل خبرگزاری فارس در پاسخ به سوالی درباره خبر روزنامه انگلیسی "تایمز " مبنی بر اینکه آمریکا در نظر دارد پایگاه پنجم دریایی خود را از بحرین به کشور دیگری همچون امارات یا قطر انتقال دهد، گفت: تاکنون این خبر از سوی مقامات رسمی آمریکایی یا بحرینی اعلام نشدهاست. اما از لحاظ اصول نظامی، آمریکا باید ناوگان پنجم دریایی خود را از بحرین به کشور دیگری انتقال دهد. زیرا بر اساس این اصول، مرکز فرماندهی باید در مکانی امن باشد ولی اکنون بحرین ثبات و امنیت خود را از دست داده است چرا که دولت منامه به خواستههای مردم بحرین پاسخ مثبتی نداده و برای سرکوب آنها از نیروهای نظامی عربستان استفاده کرده است.
*قطر مقر ناوگان پنجم آمریکا
این کارشناس مسائل راهبردی تصریح کرد: تظاهرات و ناآرامی در بحرین، چشمانداز روشنی در خصوص امنیت و ثبات این کشور نشان نمیدهد و این مسئله بر فعالیت فرماندهی ناوگان پنجم آمریکا در منطقه تاثیر میگذرد. لذا معتقدم که آمریکاییها مقر ناوگان پنجم خود را به قطر انتقال خواهد داد. همانطوری که همه میدانند قطر کشوری است که کاملا تحت سلطه آمریکاست و در آن ناآرامی و تظاهرات ضد دولتی برپا نشدهاست و به علاوه، جمعیت قطر بسیار اندک است و بروز هرگونه ناآرامی در این کشور نمیتواند تاثیر جدی بر امنیت مقر ناوگان پنجم دریایی آمریکا بگذارد. به هرحال، چنانچه آمریکاییها بخواهند ناوگان پنجم دریایی خود را به کشور دیگری انتقال دهد فکر میکنم قطر بهترین مکان برای آنان باشد.
*انتقال ناوگان پنجم آمریکا هیچ تاثیری بر ایران ندارد
این سرتیپ بازنشسته ستاد مشترک ارتش لبنان درباره تاثیرات انتقال پایگاه پنجم دریایی آمریکا به دیگر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس گفت: این انتقال بر روحیه مقامات دولت بحرین تاثیر خواهد گذاشت و معنایش آن است که آمریکاییها حمایت مادی خود را از بحرین برداشتهاند ولی واقعیت آن است که آمریکا سیاست عدم محکومسازی اقدامات دولت منامه علیه ملت بحرین را در پیش خواهد گرفت، همانطوری که تاکنون این سیاست را به اجرا گذاشته است. اما انتقال پایگاه به قطر نشان از افزایش حمایت واشنگتن از دوحه دارد. البته این جابجایی هیچ تاثیری بر ایران ندارد. زیرا بحرین و قطر فاصله زیادی با یکدیگر ندارند و ساختار سیاسی این کشورها، مطیع بودن در برابر واشنگتن است. بنابراین برای ایران تفاوتی نمیکند که مقر ناوگان پنجم دریایی آمریکا در بحرین باشد یا در قطر. بنابراین، فکر نمیکنم که این جابجایی خطری را متوجه ایران بکند.
*تصمیم به جابجایی ناوگان از زمان های گذشته است
حطیط در پایان گفت: تصمیم آمریکاییها برای انتقال مقر ناوگان پنجم دریایی از بحرین به کشور دیگر تصمیمی است که از زمانهای گذشته با تامل گرفتهاند و فکر میکنم آمریکا در آینده مقر فرماندهی ناوگان پنجم دریایی خود را به مکانی دور از مکان اول آن انتقال دهد.
ادامه ی درگیری ها در سردشت تایید حضور واحد های سپاه پاسداران مناطق دیگر در درگیری مرزی
شهادت یکی از فرماندهان سپاه قم بهدست تروریستهای پژاک در سردشت
در حالیکه پس از درگیری 10 ساعته ی نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تروریستهای پژاک در منطقه ی مرزی ایران و عراق که منجر به تصرف 3 پایگاه این گروه توسط نیروهای سپاه پاسداران شد ، اطلاعیه و اخبار رسمی درباره ی وضعیت سردشت به گوش نمیرسد . امروز خبرگزاری فارس اعلام کرد یکی از فرماندهان سپاه علیّبن ابیطالب(ع) قم بنام سرهنگ عاصمی که به منظور انجام مأموریت به منطقه سردشت رفته بود به همراه پنج تن دیگر از همرزمانش در درگیری با تروریستهای گروهک پژاک در این منطقه به شهادت رسیدند.
به گزارش فارس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی روزهای گذشته با انجام چندین عملیات مهم و ضربتی، تعداد زیادی از اعضای این گروهک ضدانقلاب را به هلاکت رسانده مقرهای آنها را منهدم کردند.
سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه گفته است این عملیاتها تا انهدام کامل گروهک ضد انقلاب پژاک ادامه خواهد داشت.
روزگار غریبی است ... انگار کسی حمیت و غیرت وطن ندارد ..." سوت و کف های سرمستانه ای که عده ای برای کشته شدن سربازان ایرانی کشیدند و انتظار بی تابانه شان برای اینکه بارزانی در برابر ایران واکنش نظامی نشان دهند، بیش از هر چیز نشان داد که اینان تنها در پس عناوین روزنامه نگار و فعال حقوق بشر و ... پناه گرفته اند و در نهایت تجزیه طلبانی هستند حامی گروه های تروریستی مثل پژاک که به دنبال تجزیه ایران از هر طریق ممکن هستند".
آری سخنی به حق گفت. در همین چند روز بود که ناگهان حمله پر فریب و رمالی شروع شد... اول بیانی? جمعی از زنان کرد در محکومیت جنگ افروزی های جمهوری اسلامی ایران، بعد نامه سرگشاده 300 فعال مدنی و سیاسی خطاب به افکار عمومی پیرامون حملهی نظامی جمهوری اسلامی ایران به کردستان عراق... ناگهان همه در پشت یک فرقه تروریست قاچاقچی مواد مخدر، پنهان شدند، در و دیوار را با های های کردن ، پر کردند! ... نوشتند که تجاوز سپاه به خاک کردستان عراق محکوم است ، اما کسی نپرسید ترور سرباز ایرانی چه ؟
کردها مردمانی سخت کوش ، مبارز، آزادی طلب و صبورند. مرزبانانی که سال ها در سیه روزی و حرمان و فقر زیسته اند و شاید همگان بر این اعتراف اند که این جامعه پر استقامت و صبور ، از قدیمی ترین ایرانیان اند و صاحب خانه این مرز و بوم و تاریخ مبارزات آنان علیه استبداد و ظلم هم در لابلای اکثر کتاب های تاریخ، مکتوب یا مکتوم مانده. کُردها امید به آینده و زیستن آزاد و آرام دارند و نان شرافت خورده اند... اما در کردستان، تروریست و آدمکش نبوده، هرچند خود بزرگ ترین قربانی ترور بوده است... اما امروز، مرضی خطرناک تر از سرطان در این دیار شیوع یافته که البته وقایع و واقعیت ها را گفتیم و نوشتیم... هرچند گروهی مدعی آزادی بیان در سایت شان، خود نوشتند و خود سانسور کردند و خودنویس سیاه بر حقایق کشیدند که مبادا دوستان قلم به دست شان، برنجند!
آنچه را گفتیم ، فرقه پژاک به زبانی فراتر از توهین و اتهام و جنجال و تهدید به مرگ، پاسخ منطقی نداشت که جامعه ایرانی بخواند و بداند؛ با صدای بلند در صدای آمریکا گفتم که این رجاله های خونخوار کیستند ؛ ناگهان سایت صدای آمریکا مملو از فحش شد، توهین ها و ناسزاهای عجیب اما تکراری و مشابه، سایت ها از اهانت و تهمت پر شد ، بعد قدم رنجه فرمودند سازمان دستور داد که به زبان های کردی و فارسی و ترکی و ... برنامه ای ویدئویی بسازند و بعد در کانال تلویزیونی نوروز و ... ساعت ها کارشناسان کرد ترکیه و خواهان کردستان بزرگ و مقلد اوجالان، تحلیل ها فرمودند و عاقبت کار، در نشریه فرقه ای شان، حکم مرگ نوشتند ! .... که البته دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم ! اما شک ندارم که جامعه ایران و جوان ایرانی، با هر قوم و گروهی ، این فرقه را نخواهد پذیرفت.
در کنار سایت ها و وبلاگ های روشنگرانه ضد پژاک ؛ بنا به وظیفه و نداری درونی ام ، بارها نوشته و گفته ام که فرقه پژاک ، از 1384 تا امروز، نه تنها برای کرد و کردستان، مفید و مثمر ثمر نبوده است بلکه کاملا کردستیز و عامل تخریب زیستن و حیات آرام و آزاد در کردستان بوده است . برخلاف ادعاهای توهم آلود و احساسی ، وقتی اسم پژاک مطرح می شود کلمات و عبارات " ترور، بمب، اعدام، چپاول، انفجار و..." در ذهن تداعی می شود. تحت عنوان جعلی "حرکت آزادیخواهی کرد"، حیات و زیستن را در کردستان نشانه رفته است. هرجا سخن از ترور و کشتار است، نام پژاک می درخشد، و هرجا سخن از اغتشاش و آشوب و ترور باشد حتما پای این فرقه درمیان است . گفتم که واژه پژاک - مخفف پارتیا ژیانا ئازادا کوردستانی ( حزب حیات آزاد کردستان ) – اسمی بی معنا است.
فرقه پژاک همیشه تلاش دارد تا خود را چهرهیی معصوم ، مظلوم، محقر، آرام و دموکراتیک معرفی نماید، ولی رفتارو کردار این فرقه فرزندخواندهی پ.ک.ک بیشتر نشانگر تروریست بودن آن است تا دموکراتیک بودن. به هیچ عنوان ارزشی برای آزادی و حقوق بشر قائل نیست . فرقه ای که جز - فریب دختران و زنان ، وادار کردن مردم به همکاری، آنهم به زبان گلوله و تهدید ؛ به گلوله بستن بی گناهان و گزارش امنیتی به حکومت دادن، ممنوعیت ازدواج و سو استفاده از دختران بی سواد و روستایی ، تظاهر به عدالت و برابری ، ترور منتقد و متعرض ، حامی همیشگی اغتشاشات و آشوب ها و ترورها. استفاده ابزاری از کودکان، ترانزیت و قاچاق مواد مخدر ، رجز خوانی ، شانتاژ ، عقده گشایی در سایت ها و وبلاگ ها – به هیچ هنری آراسته نیست !
انگار باید کر و لال بود و در برابر خودکامگی اوجالان، رهبر تحمیلی و خودخوانده ، تکریم و ستایش و کرنش کرد، توهم و دروغ آنان را درباره زندانی سیاسی کُرد را باور کرد ، در ساختن کمپین های امضا " دفاع از حقوق زندانیان سیاسی " و مخالفت با " سرکوب اوپوزیسیون " شرکت جست و امضا کرد، و اگر تاملی کرد و جستجویی، اتهام ها سرازیر می شود اما کسی نمی داند کجای این گیتی پهناور کسی را در حین عملیات تروریستی مسلحانه دستگیر می کنند و بعد او را به القاب " روزنامه نگار، فعال حقوق بشر، فعال زنان و ... " بی گناه مزین می فرمایند ؟ جوان های بی سواد و ساده لوح فاقد سواد الفبای سیاست را زندانی سیاسی بنامند ؟
فریب افکار عمومی با شهید سازی در فرقه پژاک ، هم خوره ای است که به جان جوانان کرد ایرانی افتاده، هیچ ابایی هم از دروغ گفتن و وقاحت ندارد. با اوج بزرگنمایی و بازی با احساسات مردم، شخص را قهرمان و بُتی می سازد و به مردم تحمیل میکند که پرستش کنند. در سایت های اینترنتی، مرثیه ها نوشته می شود... که مغز جوانان کٌرد را شستشو دهند و جذب کنند. انگار هرچه تعداد "شهید" بیشتر باشد به همان اندازه در میان ملت محبوب قلوب می شود و پایگاه قوی برای سیاست در جامعه پیدا میکند و جایگاهی در میان سازمان های حقوق بشری.
نباید پرسید که از این خون ریختنها چه کسی سود میبرد؟ آیا کُردها بهرهمند میشود؟ مردم ایران ؟ فایده موج سازی و مرثیه های احساسی و غیرواقعی، چیست ؟ براستی چه کسی برنده و ذینفع این اعدام بود؟ ... جز پژاک، هیچ کس !
روزگاری که به دستور اداره امنیت سوریه اوجالان، 11000 جوان کرد سوریه را گوشت دم توپ کرد تا علیه ترکیه بجنگد، این همه فعال حقوق بشر کجا بودند ؟ بعدها اوجالان به کردهای عراق آتش گشود و صدها کرد را به خاک و خون کشید، و بعدها کردهای عراق پرسیدند: اوجالان که سالها با جمهوری اسلامی همکاری کرد، کمک سازمان امنیت سوریه بود و علیه صدام حسین گلوله ای شلیک نکرد، چگونه می تواند مدعی 4 کردستان باشد ؟ پس من کرد ایرانی هم حق دارم بپرسم که چرا باید دنبال و پیرو اوجالان باشم ؟ یعنی در ایران من قطع الرجال است که جان عزیز را فدای عبدالرحمن حاج احمدی مداح اوجالان و این فرقه ای منزوی و بی ماهیت و سردرگم کنم ؟ جامعه کردها، آنقدر متوهم، ناآگاه و نازل عقل شده اند که این حرفهای بیاساس و دروغ را باور کنند؟
اما باید گفت ، جامعه کردهای شریف و نجیب، ملتی هشیار و آگاه و بیدارند و به جای احساساتی بودن، واقع بین هستند. در خاورمیانه ، تفکر غالب بر جامعه با ترور و تروریسم همپیمان نمی شوند. مردم انسان دوست و اهل زیبایی و زندگی کُرد و ایرانی، ملتی با هزاران سال تاریخ شرافت و کرامت، اجازه نفوذ ترور در زندگیشان را نخواهند داد. کرد ها خاطرات تلخی از جنگها ونا آرامی ها و ظلم ها دارند. از روز نخست تا امروز، مردم کرد را با مصیبت ها و مشکلات فراوانی روبرو بوده
فرقه پژاک - که با ترور و خشونت شکل گرفت، همواره می خواهد خود را با تبلیغات و پرخاش در برابر نقدها، تبرئه شود و با ادعا، خود را تشکیلاتی با اهداف سیاسی در راستای تحقق خواسته های کرد قلمداد کند، یکه تاز میدان مسائل کردی است و خود را نماینده کردها می داند، آیا چنین است ؟ ...
این فرقه و باند راهزنان در چند عملیات تروریستی، ده ها سرباز و غیر نظامی کرد را در مناطق کردنشین ایران هدف قرار داد و تمام انسان های آزاده و رسانه های مختلف این حرکت را ترور وحشیانه را محکوم کردند که با این گونه رفتارهای غیرانسانی به چهره مردم کرد لطمه وارد می سازد و هیچ وقت نماینده مردم کرد نیست بلکه پژاک تهدید بزرگی علیه کردها است این فرقه مدارس ساخت دولت در مناطق کردنشین را تخریب می کرند و معلمان را کشتند تا نشانه ای از حضور دولت در منطقه نباشد . با اسلحه و بمب و ترور، کدام خواسته را می توان محقق کرد ؟
پژاک به غده ای سرطانی برای مردم ایران و کردستان تبدیل شده و با سلب امنیت از مناطق کردنشین زمینه حضور هر گونه سرمایه گذاری در کردستان را از بین برده و ارمغانی جز بدبختی و نکبت برای کرد و ایرانی نداشته اند، و مجموعه عواملی که باعث شده است این فرقه نتوانند افکار عمومی کرد و ایرانی و جهان را به خو جلب کنند و روز به روز منزوی تر شوند به چند دلیل است : عدم داشتن.تعریف مشخصی از مسئله کرد ، حمایت مستقیم خارجی از این فرقه ، احساسی بودن رفتار و گفتار اعضا و رهبران آن، بیسوادی اعضای آن ، عدم سازگاری تحلیل آنها با واقعیت های جامعه کردستان ، جاه طلبی و مقام طلبی ، فضای دیکتاتوری درون گروهی و... حال، صبح تا شام هم این فرقه مارکسیست-لنینیست ، بگوید که برای حقوق مردم کرد مبارزه می کند ! اما میزان سطح آگاهی جامعه کردستان عملا از این فرقه و گروه ها بسیار بالاتر است..
مردم کرد، هویت و تاریخ و زبان شان در میان ایرانیان ، قابل احترام است و با پژاک و پ ک ک ، معرفی نمی شود. کردها در حرکت اجتماعی و سیاسی مردم ایران، همگام با جامعه راه خود را می روند – حتی اگر این قافله ایرانی ها تا به روز حشر، لنگ باشد – اما دلیلی ندارد که – به خاطر خوش آیند و یا موضع گیری کسی و حکومتی و حزبی و ... – چشم بر واقعیت ها ببندیم ، و در این چند روز، دست زدن، سوت زدن و هورا کشیدن سرمستانه از عده ای متوهم – که خود را روزنامه نگار و فعال حقوق بشر و ... می نامند - برای کشته شدن سربازان ایرانی – فارغ از نوع حکومت و دولت، شاهنشاهی یا اسلامی - خود جای تامل دارد
+ پرتاب موفقیت آمیز موشک سجیل 2 با فناوری پیشرفته
+ سلام. بازدید وزیر دفاع ار کاکپیت اف-16 ونزوئلا یا علی