خبرگزاری فارس: آنتونی کردزمن رئیس مرکز مطالعات راهبردی و بینالملل آمریکا و یک کارشناس امنیتی رژیم صهیونیستی در تحلیلی درباره تهدیدهای نظامی صهیونیستها علیه ایران با تو خالی خواندن این تهدیدات تاکید میکنند که حمله ارتش اسرائیل به ایران پیچیده و گیج کننده خواهد بود و شانس موفقیتآمیز بودن آن کم است.
"رویوین پداتزور " یکی از سخنرانان در حوزه علوم سیاسی در دانشگاه تلآویو بوده و مدیر مرکز استراتژی و امنیت ملی "جلیله " است [وی خلبان ذخیره اسرائیل نیز بوده است] آنالیزی را با "آنتونی کوردزمن " تحلیلگر مسائل امنیتی و رئیس مرکز مطالعات راهبردی و بینالملل آمریکا درباره احتمال موفقیت حملات به برنامه هستهای ایران نوشته است.
بر اساس گزارش کوردزمن و پداتزور شانس موفقیت برای نابودی و یا به تعویق انداختن سلاح هستهای ایران کم است.
از میان تمامی موانعی که در برابر حمله به تاسیسات هستهای ایران وجود دارد برخی از آنها عبارتند از:
اولین مشکل موضوع اطلاعاتی و یا فقدان اطلاعات مورد نیاز است
کردزمن و پداتزور در گزارش خود نوشتند: هنوز این موضوع شناخته شده نیست که آیا ایران تاسیسات هستهای مخفی برای پیشبرد غنیسازی اورانیوم دارد یا خیر. اگر تاسیسات ناشناختهای برای سرویسهای اطلاعاتی غربی وجود داشته باشد، در حالی که اسرائیل به سایتهای شناخته شده حمله میکند، ایران همچنان به برنامه هستهای خود ادامه میدهد و اسرائیل به هدف خود نمیرسد.
در مجموع نویسندگان این گزارش معتقدند که حمله کردن به ایران تنها در صورتی توجیهپذیر است که این حمله باعث پایان یافتن برنامه هستهای ایران و یا متوقف شدن آن برای چندین سال شود که رسیدن به این هدف خیلی مشکل است.
حمله به 3 تاسیسات هستهای ایرانیان نیازمند دست کم 90 جنگنده است که شامل تمامی 25 جنگنده F-15E ارتش اسرائیل و 65 جنگنده F-16I/Cs باید باشد. در راس همه آنها تمامی هواپیماهای سوخت رسان ارتش اسرائیل باید به عملیات هوابرد بپردازند. 5 فروند 130Hs و 4 فروند B-707 هواپیماهای سوخت رسان ارتش اسرائیل هستند. جنگندههای نظامی باید در هر دو مسیر رفت و برگشت در حمله به ایران، سوخت دریافت کنند.
ارتش اسرائیل برای قرار دادن هواپیماهای سوخت رسان در ارتفاع و مکانی که توسط سوریه و ترکیه شناسایی نشوند کار خیلی سختی در پیش دارد. یکی از دشواریهای این عملیات، این واقعیت است که تاسیسات نطنز در عمق زمین مستقر شده است. بخشی از سایت غنیسازی سوخت نطنز، در عمق 8 متری قرار دارد و این سایت با دیوارهای 2.5 متری از بتن ضخیم محافظت میشود که توسط یک دیوار بتنی دیگر نیز محافظت میشود.
اواسط سال 2004 ایرانیان محل قرارگیری سانتریفیوژهای خود را به 25 متر زیر زمین منتقل کردند که سقف محافظ محل قرارگیری آنها با بتنی به ضخامت چندین متر محافظت میشود.
به دلیل آنکه تاسیسات نطنز بسیار مهم است ایرانیان برای حفاظت از آن به عمق زمین رفتهاند.برای مقابله با اقدامات دفاعی جدی که ایرانیان اتخاذ کردند ارتش اسرائیل باید دو نوع از بمبهای هوشمند ساخت آمریکا را به کار گیرد.
از سوی دیگر ارتش اسرائیل باید اهداف خود را با دقت مطلق و در بهترین زاویه انجام دهد.
ایران سامانه دفاع هوایی متراکمی ایجاد کرده است که این دفاع هوایی، رسیدن جنگندههای اسرائیلی به اهدافشان بدون آنکه صدمهای ببیند را مشکل کرده است.
در میان دیگر نکات، ایرانیها سکوهای پرتاب "هاوک " و موشکهای زمین به هوای "SA-5 "، "SA-2 " را مستقر کردهاند. به علاوه آنها موشکهای ضد جنگنده "SA-7 "، "SA-15 "، "Rapier "، "Crotale " و "Stinger " دارند و علاوه بر آن هزار و 700 ضد هوایی برای حفاظت از تاسیسات هستهای خود مستقر کردهاند البته نمیتوان به 158 جنگنده ایرانیها که ممکن است در عملیات دفاع از آسمان ایران حضور پیدا کنند اشاره کرد چون اکثر این هواپیماها قدیمی هستند اما ممکن است آنها برای ایجاد مزاحمت برای جنگندههای ارتش اسرائیل مورد استفاده قرار گیرند و در صورتی که جنگندههای ایرانی وارد عمل شوند بخشی از عملیات ضربتی ارتش اسرائیل باید برای تعامل با این موضوع استفاده شود.
تمامی این موانع در مقایسه با سامانه دفاع موشکی اس-300 که ممکن است روسیه اخیرا به طور پنهانی در اختیار ایران قرار داده باشد چیزی نیست.
سامانه روسها بسیار پیچیده است و این امکان وجود دارد که از 90 جنگنده اسرائیلی که به ایران حمله میکنند 20 تا 25 فروند سرنگون شود.
به همین دلیل است که نویسنده گفته است این موضوع خسارتی است که اسرائیل به سختی قبول خواهد کرد که هزینه آن را بپردازد.
همچنین اگر اسرائیل تصمیم بگیرد به رآکتور بوشهر حمله کند یک فاجعه زیست محیطی روی خواهد داد و تعداد زیادی در نتیجه این حمله کشته خواهند شد.
آلودگی هستهای این حمله در منطقه وسیعی منتشر خواهد شد. نویسندگان این گزارش نتیجه گرفتهاند که بطور قطع تشعشعات رادیو اکتیو کشورهای بحرین، قطر و امارات عربی متحده را به طور گستردهای تحت تاثیر قرار خواهد داد.
این تحقیق همچنین پاسخ احتمالی ایرانیان به حمله اسرائیلیها را تحلیل کرده است.
بدون تردید یکی دیگر از نتایج حمله اسرائیل به ایران این است که این کشور برنامه هستهای خود را ادامه خواهد داد و یا حتی برنامه خود را با شتاب بیشتری پیگیری خواهد کرد تا بازدارندگی قابل اعتمادی در برابر تهاجم اسرائیل ایجاد کند.
از سوی دیگر در صورت حمله به ایران، تهران از پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی کنار خواهد رفت این در حالی است که امضای این پیمان باعث شده تا برنامه هستهای ایران مورد بررسی قرار گیرد و بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به بازرسی از تاسیسات ایران بپردازند.
همچنین حمله اسرائیل بلافاصله باعث متوقف شدن تلاشهای جامعه جهانی برای فشار به ایران برای تحت تعلیق درآوردن توسعه تسلیحات اتمی خواهد شد.
همچنین ایران تقریبا به طور قطعی به طور مستقیم علیه اسرائیل به تلافی خواهد پرداخت. ممکن است ایران اهدافی را با موشکهای بالستیک شهاب-3 که برد آن تمامی اسرائیل را پوشش میدهد مورد هدف قرار دهد. به علاوه ایران از حزبالله و حماس برای اعزام بمبگذاران انتحاری به داخل اسرائیل استفاده خواهد کرد. جنگ دوم لبنان توانایی موشکی حزبالله را به ما نشان داد. تجارب هشت سال گذشته درباره توانایی حماس در شلیک موشکهای قسام از نوار غزه نیز آموزنده است.
در جریان جنگ دوم لبنان، حزبالله چهار هزار موشک از جنوب لبنان شلیک کرد و تاثیرات این موشکها بر شمال اسرائیل فراموش نشدنی است. زندگی برای تقریبا یک ماه در شمال اسرائیل فلج شد.
از آن زمان انبار تسلیحات حزبالله پر شده و بهبود یافته است و حزبالله هماکنون 40 هزار موشک دارد. اسرائیل پاسخی برای آن حملات نخواهد داشت. سامانههای دفاع موشکی در حال توسعه است [Iron Dome و Magic Wand] و هنوز کامل نشدهاند و حتی بعد از آنکه این سامانه عملیاتی شود تردیدها درباره موثر بودن این سامانهها در برابر هزاران موشکی که به سمت اسرائیل شلیک میشود وجود دارد.
حمله اسرائیل به ایران همچنین باعث ایجاد بی ثباتی در خاورمیانه خواهد شد. ایرانیان از نفوذ خود در شیعیان عراق استفاده خواهند کرد، از جنگجویان طالبان حمایت خواهند کرد و تواناییهای مبارزاتی آنها در افغانستان را بهبود میبخشند. همچنین ممکن است که آنها به منافع آمریکا در منطقه حمله کنند بخصوص در کشورهایی نظیر بحرین و قطر که میزبان نیروهای آمریکایی هستند. احتمالا ایرانیان تلاش خواهند کرد تا جریان انتقال نفت به غرب از طریق خلیج فارس را مختل کنند.
از سوی دیگر از زمانی که آمریکا به اسرائیل برای حمله به ایران چراغ سبز نشان دهد، روابط آمریکا با متحدانش در جهان عرب به شدت آسیب خواهد دید.
اما سیاستمداران اسرائیل چه نتیجهگیری باید انجام دهند؟
حمله ارتش اسرائیل به ایران پیچیده و گیج کننده خواهد بود و شانس موفقیتآمیز بودن آن کم است. آنها باید نتایج غیر قابل حصولی که حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران خواهد داشت را بسنجند و آنها باید با وعدههایی که افسران ارتش اسرائیل میدهند احمق نشوند. این افسران ارتش اسرائیل طرح حمله به ایران را به عنوان عملیاتی که شانس زیادی دارد معرفی میکنند.
این موضوع همچنان مشکوک باقی مانده است که آیا اسرائیل توانایی نظامی برای نابودی برنامه هستهای ایران و یا حتی تاخیر چند ساله برنامه هستهای این کشور را دارد یا خیر.
بنابراین اگر تماسهای دیپلماتیک دولت اوباما با ایران بیفایده بود و به دنبال این شکست قابل انتظار، رئیس جمهور آمریکا تصمیم به حمله به ایران نگیرد، احتمال دارد که ایران در مدت زمان کوتاهی به تسلیحات اتمی دست پیدا کند.
اسرائیل به بازدارندگی قناعت کند
به نظر میرسد سیاستمداران در اسرائیل باید زمینهسازی برای آمادگی ذهنی و عملیاتی، برای شرایطی که ایران یک قدرت هستهای با توانایی حمله به اسرائیل است را آغاز کنند.
یک تا سه سال دیگر هنگامی که ایرانیان به تسلیحات اتمی دست پیدا کنند قوانین بازی استراتژیک در منطقه به طور کامل تغییر خواهد کرد.
اسرائیل باید به این توانایی برسد که بتواند به طور موفقیتآمیزی با تهدید هستهای بالقوه مقابله کند حتی زمانی که طرف دیگر قصدی برای انجام حمله علیه اسرائیل نداشته باشد. نکته کلیدی، بازدارندگی است. فقط یک سیگنال معتبر و شفاف برای ایرانیان که نشان دهنده هزینه وحشتناکی باشد که آنها در حمله به اسرائیل خواهند پرداخت باعث بازداشتن آنها از کاربرد موشکهایشان خواهد شد.
ایرانیان دلیل منطقی برای مورد هجوم قرار دادن اسرائیل ندارند چون در صورت حمله، اسرائیل به عنوان بازدارنگی شهرهای بزرگ این کشور را هدف قرار خواهد داد. بنابراین نه کشتن صهیونیستها و نه پیشبرد منافع فلسطینیان، قطعا نمیتواند این چنین هزینه گزافی برای ایران را توجیه کند.
بازدارندگی اسرائیل در برابر تهدید برنامه هستهای ایرانیان شانس خوبی برای موفقیت دارد چون ایرانیان انگیزهای برای حمله ویرانگر علیه اسرائیل ندارند.
با تمامی اظهارات درباره توانایی عملیاتی جنگندههای ارتش اسرائیل، که این جنگندهها میتوانند تاسیسات هستهای در ایران را مورد حمله قرار دهند و با وجود تمامی وعدههای توخالی درباره توانایی سامانه دفاع موشکی "آرو " که گفته میشود به طور موثر با موشکهای شهاب 3 مقابله میکند اما تمامی این اقدامات نه تنها به قدرت بازدارندگی اسرائیل کمک نخواهد کردد بلکه اصل روند ایجاد این قدرت[بازدارندگی] و اعتبار آن در برابر ایرانیان را تضعیف میکند. زمان اتخاذ راههای نوین در اندیشیدن فرا رسیده است. نه اظهارات آتشین باید گفته شود و نه تهدیدهای توخالی باید داده شود بلکه باید سیاست سنجیده دقیقی اتخاذ شود.
در نهایت، در عصری که چند کشور در خاورمیانه هستهای هستند، تمامی طرفها منافع شفافی برای کاهش تنشها و عدم افزایش آن دارند. من این مقاله را به دلیل ابزارهای سیاسی آن نوشتم چون توصیههای سیاسی در آن وجود دارد و در واقع تکرار پیشنهادهای دقیق مصلحتگراهایی نظیر "فلینت لوریت " و " راجر کوهن " بوده که مقالات آنها در نیویورک تایمز به چاپ رسیده است.
این کاملا واضح است که کابینه کنونی اسرائیل هیچگونه علاقهای برای پیشبرد پیشنهادهای واقعبینانهای که توسط "پداتزور " ارائه شده است را ندارد اما این پیشنهادات باید شناخته شده و بیشتر منتشر شوند. این مهم است که درک کنیم در میان اظهارات آتشین و تهدیدات تو خالی که ژنرالهای اسرائیلی و برخی سیاستمداران ابراز میدارند برخی کارشناسان اسرائیلی وجود دارند که سنجیده صحبت میکنند.صحبتهای آنها باید شنیده شود و همچنین در واشنگتن نیز باید شنیده شود.
"رویوین پداتزور " یکی از سخنرانان در حوزه علوم سیاسی در دانشگاه تلآویو بوده و مدیر مرکز استراتژی و امنیت ملی "جلیله " است [وی خلبان ذخیره اسرائیل نیز بوده است] آنالیزی را با "آنتونی کوردزمن " تحلیلگر مسائل امنیتی و رئیس مرکز مطالعات راهبردی و بینالملل آمریکا درباره احتمال موفقیت حملات به برنامه هستهای ایران نوشته است.
بر اساس گزارش کوردزمن و پداتزور شانس موفقیت برای نابودی و یا به تعویق انداختن سلاح هستهای ایران کم است.
از میان تمامی موانعی که در برابر حمله به تاسیسات هستهای ایران وجود دارد برخی از آنها عبارتند از:
اولین مشکل موضوع اطلاعاتی و یا فقدان اطلاعات مورد نیاز است
کردزمن و پداتزور در گزارش خود نوشتند: هنوز این موضوع شناخته شده نیست که آیا ایران تاسیسات هستهای مخفی برای پیشبرد غنیسازی اورانیوم دارد یا خیر. اگر تاسیسات ناشناختهای برای سرویسهای اطلاعاتی غربی وجود داشته باشد، در حالی که اسرائیل به سایتهای شناخته شده حمله میکند، ایران همچنان به برنامه هستهای خود ادامه میدهد و اسرائیل به هدف خود نمیرسد.
در مجموع نویسندگان این گزارش معتقدند که حمله کردن به ایران تنها در صورتی توجیهپذیر است که این حمله باعث پایان یافتن برنامه هستهای ایران و یا متوقف شدن آن برای چندین سال شود که رسیدن به این هدف خیلی مشکل است.
حمله به 3 تاسیسات هستهای ایرانیان نیازمند دست کم 90 جنگنده است که شامل تمامی 25 جنگنده F-15E ارتش اسرائیل و 65 جنگنده F-16I/Cs باید باشد. در راس همه آنها تمامی هواپیماهای سوخت رسان ارتش اسرائیل باید به عملیات هوابرد بپردازند. 5 فروند 130Hs و 4 فروند B-707 هواپیماهای سوخت رسان ارتش اسرائیل هستند. جنگندههای نظامی باید در هر دو مسیر رفت و برگشت در حمله به ایران، سوخت دریافت کنند.
ارتش اسرائیل برای قرار دادن هواپیماهای سوخت رسان در ارتفاع و مکانی که توسط سوریه و ترکیه شناسایی نشوند کار خیلی سختی در پیش دارد. یکی از دشواریهای این عملیات، این واقعیت است که تاسیسات نطنز در عمق زمین مستقر شده است. بخشی از سایت غنیسازی سوخت نطنز، در عمق 8 متری قرار دارد و این سایت با دیوارهای 2.5 متری از بتن ضخیم محافظت میشود که توسط یک دیوار بتنی دیگر نیز محافظت میشود.
اواسط سال 2004 ایرانیان محل قرارگیری سانتریفیوژهای خود را به 25 متر زیر زمین منتقل کردند که سقف محافظ محل قرارگیری آنها با بتنی به ضخامت چندین متر محافظت میشود.
به دلیل آنکه تاسیسات نطنز بسیار مهم است ایرانیان برای حفاظت از آن به عمق زمین رفتهاند.برای مقابله با اقدامات دفاعی جدی که ایرانیان اتخاذ کردند ارتش اسرائیل باید دو نوع از بمبهای هوشمند ساخت آمریکا را به کار گیرد.
از سوی دیگر ارتش اسرائیل باید اهداف خود را با دقت مطلق و در بهترین زاویه انجام دهد.
ایران سامانه دفاع هوایی متراکمی ایجاد کرده است که این دفاع هوایی، رسیدن جنگندههای اسرائیلی به اهدافشان بدون آنکه صدمهای ببیند را مشکل کرده است.
در میان دیگر نکات، ایرانیها سکوهای پرتاب "هاوک " و موشکهای زمین به هوای "SA-5 "، "SA-2 " را مستقر کردهاند. به علاوه آنها موشکهای ضد جنگنده "SA-7 "، "SA-15 "، "Rapier "، "Crotale " و "Stinger " دارند و علاوه بر آن هزار و 700 ضد هوایی برای حفاظت از تاسیسات هستهای خود مستقر کردهاند البته نمیتوان به 158 جنگنده ایرانیها که ممکن است در عملیات دفاع از آسمان ایران حضور پیدا کنند اشاره کرد چون اکثر این هواپیماها قدیمی هستند اما ممکن است آنها برای ایجاد مزاحمت برای جنگندههای ارتش اسرائیل مورد استفاده قرار گیرند و در صورتی که جنگندههای ایرانی وارد عمل شوند بخشی از عملیات ضربتی ارتش اسرائیل باید برای تعامل با این موضوع استفاده شود.
تمامی این موانع در مقایسه با سامانه دفاع موشکی اس-300 که ممکن است روسیه اخیرا به طور پنهانی در اختیار ایران قرار داده باشد چیزی نیست.
سامانه روسها بسیار پیچیده است و این امکان وجود دارد که از 90 جنگنده اسرائیلی که به ایران حمله میکنند 20 تا 25 فروند سرنگون شود.
به همین دلیل است که نویسنده گفته است این موضوع خسارتی است که اسرائیل به سختی قبول خواهد کرد که هزینه آن را بپردازد.
همچنین اگر اسرائیل تصمیم بگیرد به رآکتور بوشهر حمله کند یک فاجعه زیست محیطی روی خواهد داد و تعداد زیادی در نتیجه این حمله کشته خواهند شد.
آلودگی هستهای این حمله در منطقه وسیعی منتشر خواهد شد. نویسندگان این گزارش نتیجه گرفتهاند که بطور قطع تشعشعات رادیو اکتیو کشورهای بحرین، قطر و امارات عربی متحده را به طور گستردهای تحت تاثیر قرار خواهد داد.
این تحقیق همچنین پاسخ احتمالی ایرانیان به حمله اسرائیلیها را تحلیل کرده است.
بدون تردید یکی دیگر از نتایج حمله اسرائیل به ایران این است که این کشور برنامه هستهای خود را ادامه خواهد داد و یا حتی برنامه خود را با شتاب بیشتری پیگیری خواهد کرد تا بازدارندگی قابل اعتمادی در برابر تهاجم اسرائیل ایجاد کند.
از سوی دیگر در صورت حمله به ایران، تهران از پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی کنار خواهد رفت این در حالی است که امضای این پیمان باعث شده تا برنامه هستهای ایران مورد بررسی قرار گیرد و بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به بازرسی از تاسیسات ایران بپردازند.
همچنین حمله اسرائیل بلافاصله باعث متوقف شدن تلاشهای جامعه جهانی برای فشار به ایران برای تحت تعلیق درآوردن توسعه تسلیحات اتمی خواهد شد.
همچنین ایران تقریبا به طور قطعی به طور مستقیم علیه اسرائیل به تلافی خواهد پرداخت. ممکن است ایران اهدافی را با موشکهای بالستیک شهاب-3 که برد آن تمامی اسرائیل را پوشش میدهد مورد هدف قرار دهد. به علاوه ایران از حزبالله و حماس برای اعزام بمبگذاران انتحاری به داخل اسرائیل استفاده خواهد کرد. جنگ دوم لبنان توانایی موشکی حزبالله را به ما نشان داد. تجارب هشت سال گذشته درباره توانایی حماس در شلیک موشکهای قسام از نوار غزه نیز آموزنده است.
در جریان جنگ دوم لبنان، حزبالله چهار هزار موشک از جنوب لبنان شلیک کرد و تاثیرات این موشکها بر شمال اسرائیل فراموش نشدنی است. زندگی برای تقریبا یک ماه در شمال اسرائیل فلج شد.
از آن زمان انبار تسلیحات حزبالله پر شده و بهبود یافته است و حزبالله هماکنون 40 هزار موشک دارد. اسرائیل پاسخی برای آن حملات نخواهد داشت. سامانههای دفاع موشکی در حال توسعه است [Iron Dome و Magic Wand] و هنوز کامل نشدهاند و حتی بعد از آنکه این سامانه عملیاتی شود تردیدها درباره موثر بودن این سامانهها در برابر هزاران موشکی که به سمت اسرائیل شلیک میشود وجود دارد.
حمله اسرائیل به ایران همچنین باعث ایجاد بی ثباتی در خاورمیانه خواهد شد. ایرانیان از نفوذ خود در شیعیان عراق استفاده خواهند کرد، از جنگجویان طالبان حمایت خواهند کرد و تواناییهای مبارزاتی آنها در افغانستان را بهبود میبخشند. همچنین ممکن است که آنها به منافع آمریکا در منطقه حمله کنند بخصوص در کشورهایی نظیر بحرین و قطر که میزبان نیروهای آمریکایی هستند. احتمالا ایرانیان تلاش خواهند کرد تا جریان انتقال نفت به غرب از طریق خلیج فارس را مختل کنند.
از سوی دیگر از زمانی که آمریکا به اسرائیل برای حمله به ایران چراغ سبز نشان دهد، روابط آمریکا با متحدانش در جهان عرب به شدت آسیب خواهد دید.
اما سیاستمداران اسرائیل چه نتیجهگیری باید انجام دهند؟
حمله ارتش اسرائیل به ایران پیچیده و گیج کننده خواهد بود و شانس موفقیتآمیز بودن آن کم است. آنها باید نتایج غیر قابل حصولی که حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران خواهد داشت را بسنجند و آنها باید با وعدههایی که افسران ارتش اسرائیل میدهند احمق نشوند. این افسران ارتش اسرائیل طرح حمله به ایران را به عنوان عملیاتی که شانس زیادی دارد معرفی میکنند.
این موضوع همچنان مشکوک باقی مانده است که آیا اسرائیل توانایی نظامی برای نابودی برنامه هستهای ایران و یا حتی تاخیر چند ساله برنامه هستهای این کشور را دارد یا خیر.
بنابراین اگر تماسهای دیپلماتیک دولت اوباما با ایران بیفایده بود و به دنبال این شکست قابل انتظار، رئیس جمهور آمریکا تصمیم به حمله به ایران نگیرد، احتمال دارد که ایران در مدت زمان کوتاهی به تسلیحات اتمی دست پیدا کند.
اسرائیل به بازدارندگی قناعت کند
به نظر میرسد سیاستمداران در اسرائیل باید زمینهسازی برای آمادگی ذهنی و عملیاتی، برای شرایطی که ایران یک قدرت هستهای با توانایی حمله به اسرائیل است را آغاز کنند.
یک تا سه سال دیگر هنگامی که ایرانیان به تسلیحات اتمی دست پیدا کنند قوانین بازی استراتژیک در منطقه به طور کامل تغییر خواهد کرد.
اسرائیل باید به این توانایی برسد که بتواند به طور موفقیتآمیزی با تهدید هستهای بالقوه مقابله کند حتی زمانی که طرف دیگر قصدی برای انجام حمله علیه اسرائیل نداشته باشد. نکته کلیدی، بازدارندگی است. فقط یک سیگنال معتبر و شفاف برای ایرانیان که نشان دهنده هزینه وحشتناکی باشد که آنها در حمله به اسرائیل خواهند پرداخت باعث بازداشتن آنها از کاربرد موشکهایشان خواهد شد.
ایرانیان دلیل منطقی برای مورد هجوم قرار دادن اسرائیل ندارند چون در صورت حمله، اسرائیل به عنوان بازدارنگی شهرهای بزرگ این کشور را هدف قرار خواهد داد. بنابراین نه کشتن صهیونیستها و نه پیشبرد منافع فلسطینیان، قطعا نمیتواند این چنین هزینه گزافی برای ایران را توجیه کند.
بازدارندگی اسرائیل در برابر تهدید برنامه هستهای ایرانیان شانس خوبی برای موفقیت دارد چون ایرانیان انگیزهای برای حمله ویرانگر علیه اسرائیل ندارند.
با تمامی اظهارات درباره توانایی عملیاتی جنگندههای ارتش اسرائیل، که این جنگندهها میتوانند تاسیسات هستهای در ایران را مورد حمله قرار دهند و با وجود تمامی وعدههای توخالی درباره توانایی سامانه دفاع موشکی "آرو " که گفته میشود به طور موثر با موشکهای شهاب 3 مقابله میکند اما تمامی این اقدامات نه تنها به قدرت بازدارندگی اسرائیل کمک نخواهد کردد بلکه اصل روند ایجاد این قدرت[بازدارندگی] و اعتبار آن در برابر ایرانیان را تضعیف میکند. زمان اتخاذ راههای نوین در اندیشیدن فرا رسیده است. نه اظهارات آتشین باید گفته شود و نه تهدیدهای توخالی باید داده شود بلکه باید سیاست سنجیده دقیقی اتخاذ شود.
در نهایت، در عصری که چند کشور در خاورمیانه هستهای هستند، تمامی طرفها منافع شفافی برای کاهش تنشها و عدم افزایش آن دارند. من این مقاله را به دلیل ابزارهای سیاسی آن نوشتم چون توصیههای سیاسی در آن وجود دارد و در واقع تکرار پیشنهادهای دقیق مصلحتگراهایی نظیر "فلینت لوریت " و " راجر کوهن " بوده که مقالات آنها در نیویورک تایمز به چاپ رسیده است.
این کاملا واضح است که کابینه کنونی اسرائیل هیچگونه علاقهای برای پیشبرد پیشنهادهای واقعبینانهای که توسط "پداتزور " ارائه شده است را ندارد اما این پیشنهادات باید شناخته شده و بیشتر منتشر شوند. این مهم است که درک کنیم در میان اظهارات آتشین و تهدیدات تو خالی که ژنرالهای اسرائیلی و برخی سیاستمداران ابراز میدارند برخی کارشناسان اسرائیلی وجود دارند که سنجیده صحبت میکنند.صحبتهای آنها باید شنیده شود و همچنین در واشنگتن نیز باید شنیده شود.