وافناِساِسها (به آلمانی: Waffen SS:یعنی گروه مسلح) یکی از شاخههای نظامی آلمان در جنگ جهانی دوم بودند. گرچه از امکانات کمی بهره میبردند (بجز اساسهای هیتلری) اما با استفاده از همین امکانات کم وحشت را در دل دشمنان میانداختند. هم در دو جبهه? شرق و غرب اروپا نام لشگرهای وافن اساس وحشت در دل دشمنان میانداخت؛ یعنی به عبارت دیگر شوروی وهم متفقین غرب میدانستند یک وافن اس اس تا آخرین قطره? خون خود از کشورش دفاع میکند؛ بدون اینکه ترسی از تجهیزات دشمن داشته باشد. به خاطر همین وافن اس اسها در جنگ علاوه بر اینکه تأثیر گذار بودند؛معروف هم شده بودند. لشگرهای مختلف وافن اس اس از آغاز جنگ تا پایان جنگ، تقریباً در همه? جبههها حضور داشتند وعده? زیادی از سربازان وافن اس اس جان خود را در همین جبههها از دست دادند.
رهبری این شاخه را هاینریش هیملر به عهده داشت.
شایان ذکر است سربازان اساس بسیار بی رحم بودند.
تاریخچه? تشکیل وافن اساس:
در سالهای پس پایان جنگ جهانی اول پس از شکلگیری جمهوری وایمار احزاب مختلفی سر کار آمدند هر حزب برای بیرون کردن دیگری از گروههای فشار استفاده میکرد و رهبران احزاب مختلف برای کنار زدن حزب مخالف خود از هیچ کاری کوتاهی نمیکردند. پس حزبها نیاز به محافظان(بادیگارد) داشتند و بسته به نوع نام حزبها اسمهای گوناگونی داشتند. آدولف هیتلر نیز از این قاعده مستثنی نبود و حزب او نیاز به محافظان داشت. همین کار باعث شد به دستور شخص آدولف هیتلر در سال ???? خورشیدی گروه Stabwache (تلفظ:اشتاب وَخِه) گارد صاحب منصبان برای محافظت از سران بلند پایه حزب ناسیونال سوسیالیست تشکیل شد. رهبری این گروه مثل همیشه به وفادارترین کسان به حزب به یوزف برختولد و یولیوس شرک واگذار شد تا کار محفاظت از افراد را به عهده گیرند. بعدها این گروه ??? نفره نامی بس ترس آور برای دشمنان شد که به نام نیروهای وحشت آدولف هیتلر یاStossTrupp (تلفظ:اشتوس تروپ) خوانده میشد.
در سال ???? که آدولف هیتلر به جرم کودتا به زندان افتاد؛ حزب ناسوینال سوسیالیست هم تعطیل گشت و گروه اساس هم نیز منحل گشت. پس از آزادی آدولف هیتلر از زندان دستور تشکیل گروه محافظتی جدید به نام گروه محافظت با نشان Schutzstaffen (تلفظ:شوتز اشتافن) را داد که به اساس معروف شد. گروهی که بعدها جایگاهی مهم در تاریخ آلمان یافت.
تا سال ???? گروه اساس زیر نظر مستقیم حزب قرار داشت؛ اما از آنجا که هیتلر قدرت شناخت، استعداد درونی، ذاتی و توانایی افراد را داشت بر آن شد هاینریش هیملر را به فرماندهی کل اساس گماشت. هیلمر تصمیم گرفت از اس اس سازمانی بزرگ بسازد.
نیروهایی که هاینریش هیملر ویاران او برای اساس استخدام میکردند گلچینی بودند از بهترین، نیرومندترین و وفادارترین جوانان آلمانی که هم از دید جسمی، روحی، ذهنی وعقیدتی برتر بودند.
اولین اقدام جدی اساس:
حزب در کنار اساس یک سازمان دیگر را داشت به نام اسآ SA که توسط ارنست روهم یکی از دوستان هیتلر اداره میشد. این گروه در سال ???? دارای چهارصدهزار نفر عضو بود. ارنست روهم که تشنه? قدرت بود علیه دوست قدیمی خود یعنی آدولف هیتلر دست به تحرکاتی زد؛ همین امر باعث شد به هیملر وی را از میان برداشت و در شب ? تیرماه همان سال تمام سران بلند پایه اس آ را از میان برداشت. این شب به شب خنجرهای برهنه معروف شد.آمارهای آن شب تعداد کشته شدگان سران مخالف را ?? نفر میگویند و تمام اموال آنها به جرم خیانت به کشور مصادره شد.این شب همانند شب حمله به یهودیان در آلمان که به خاطر کشته شدن یکی از کاردار سفارت آلمان در فرانسه به دست جوان یهودی که چند ساعت بعد توسط سخنرانی گوبلز که احساسات مردم آلمان را بر انگیخت و باعث شد مردم با کمک اس اسها بیشتر شیشههای مغازهها و خانههای یهودیان را بشکنند واموال آنها را در کوچهها و خیابانها بریزند و عده ایی را نیزاز یهودیان را کتک بزنند و سیاه و کبود کنند و یهودیان بسیار زیادی نیز کوچ کردند. البته این شب به خاطر خرده شیشههای فراوانی که در خیابانها ریخته شد دارای نامهای گوناگونی میباشد به عنوان نمونه شب کریستال، شب شیشههای شکسته شده و.... شب ? تیر ماه نیز به نامهای گوناگونی از جمله شب خنجرهای خونین یا شب دراز خنجرهای برهنه و... معروف شد.
این اتفاقات باعث شد اساس پس از کادر سیاسی نازی به دومین نهاد مهم نظام سیاسی آلمان تبدیل شود.
شکل گیری لشگرهای گوناگون اساس:
در روزهای قدرت گیری اساس، رهبر این گروه شروع به ایجاد لشگرهایی کردند که کار آنها بیشتر تشریفاتی بود تا جنبه نظامی داشته باشد. از جمله? این گروهها میتوان از لشگر محافظان شخصی هیتلر نام برد که در زمان آغار جنگ و نیاز به افراد نخبه، تبدیل به یک واحد موتوریزه به نام اساس آدولف هیتلر شد. این لشگر با اینکه زیر گروه اساس بود، اما ساختار و سازه? کاملاً متفاوت داشت. افراد این گروه در حضور آدولف هیتلر سوگند یاد میکردند و زیر دستور او کار میکردند. دیگر گروه دیگر اساس که اینگونه بود میتوان به آراسدی یاد کرد، که توسط هاینریش هیملر به وجود آمده بود و انتخاب سربازهای آن از برترینهای اساس و گشتاپو برگزیده شده بودند.
سربازگیری و آموزش در وافن اس اس:
با آغاز سربازگیری اساس، مدارس ویژهایی برای همین کار در بادتولزت و براونشوایگ تشکیل گشت تا افسران سربازان آینده وافن اساس را تربیت کنند.هیملر ستوان پاول هاوزر را به عنوان مسئول و ناظر این آموزشگاهها گماشت. از اقدامات ستوان میتوان به ایجاد دو هنگ جدید به نام ژرمانیا و دویچلند اشاره کرد که بعدها تبدیل به تیپ و بعد به لشگر زرهی رایش و لشگر وایکینگ گشت.
آموزشگاهها بر آموزش اعتقادی تاکید زیادی داشتند و این آموزشها تا به حدی بود که کارشناسان جنگ جهانی دوم این را یکی از علتهای ضعف وافن اساس برمی شمارند.
اما کارشناسان معتقد هستند اگر لشگرهای گوناگون وافن اساس را آنگونه که ورماخت را تجهیز کرده بودند؛ تجهیز میکردند. صفحه جنگ گونه? دیگر ورق میخورد.
اساس؛ وافن اساس میشود:
با قطعی شدن حمله به لهستان هنگهای فرعی به هم پیوستند تا لشکرهای جدیدی به وجود آورند.در سال ???? خورشیدی طی توافقی بین ارتش آلمان و اساس ؛ عنوان رسمی وافن اساس رسما به این گروهها و لشکرها اطلاق شد.
جبهههای حضور وافن اس اس:
وافن اساس تقریباً در هر نبردی حضور داشتند. از حمله به لهستان تا نبرد پیش دستی بارباروسا، کورسک، فتح خارکف، هجوم به یونان، فتح کیف و حتی نبردهای تن به تن شهری استالینگراد و همچنین محافظت از مرزهای مناطق اشغالی. روزهای پایانی جنگ سربازان کوچک یعنی سربازان نوجوانی که عضو وافن اساس شده بودند از شهرهای آلمان در برابر مهاجمان دفاع میکردند و مهمترین حضور این سربازان کوچک را میتوان به میدان جنگ برلین، مقر حضور هیتلر اشاره نمود که دو لشکر محافظان اساس و لشکر جمجمه مقاومت بسیاری در مقابل حمله? ارتشهای شوروی به برلین از خود نشان دادند. سربازان کوچک از داخل کانالهای فاضل آب حرکت میکردند و پشت سر سربازان روسی و تانکهای آنها در میآمدند و آنها را نابود میکردند (تانکهای T-?? روسی از پشت دارای زرهی ضعیفتر بود وبا یک پانزر فوست به راحتی از پای در میآمد). سربازان کوچک باعث شدند گرفتن برلین برای ژنرال ژوکف به مدت ? هفته به عقب بیفتد.
پذیرش دواطلبان خارجی:
هیملر که دوست داشت وافن اساس فقط برای آلمانیها نباشدو یک لشکر چند ملیتی برای مبارزه با کمونیسم داشته باشد یا به گفته خودش : «سرتاسر اروپا را از قوم خدانشناس بلشویک پاک کند». از آنجا که هیتلر به این کار راضی نمیشد و به چند ملیتی بودن تعدادی چند از لشکرهای ورماخت راضی بود و هیچ تمایلی به چند ملیتی شدن وافن اساس نداشت، [نیازمند منبع] سرانجا هیملر او را به انجام این کار قانع کرد. در سال ???? خورشیدی این عمل تصویب گشت. لشکر چند ملیتی با نام لشگروایکینگ به وجود آمد و فرماندهی آنرا بر عهد سرتیپ فلیپس اشتاینر سپردند.
به زودی زود دواطلبانی از سراسر جهان به این لشگر پیوستند. این داوطلبان از کشورهایی چون هلند، فرانسه، دانمارک، اسپانیا، بلژیک، فنلاند، آذربایجان، ارمنستان، اوکراین، رومانی، یونان، هند و.... در بین این دواطلبان تعداد زیادی نیز از روسیه بودند واین به خاطر مبارزه با گروههای دوستار شوروی و کمونیسم بود که تعدادی از این سربازان به خاطر تسویه حساب شخصی دست به جنایاتهای مخفی زدند که به وافن اس اس هیچ رابطهای نداشت.
لباسهای وافن اس اس:
یک افسر وافن اس اس
این سپاه بزرگ دارای یونیفرمی شبیه به نیروی ورماخت بود ولی دارای رنگهای گوناگون، سیاه پرکاربرد ترین رنگ بود و این هم به خاطر اینکه وحشت آور باشد. همچنین لشگرهای مختلف از آرمهای مخصوص به خود را مورد استفاده قرار میداند. برای فرق بین نیروی ورماخت و وافن اس اس اس، اس اسیها از بازوبندی با نشان پرچم آلمان نازی استفاده میکردند والبته این بازوبند را به هر کسی نمیدادند. همچنین به اینان نیز چند مدال مخصوص به خود علاوه بر مدالهای شجاعت و فداکاری تعلق میگرفت.
ساز و برگ نظامی:
متاسفانه لشگرهای مختلف وافن اس اس را آنگونه که باید تجهیز نکردند و به آنها سلاحهای درجه? پایین میداند و عموماً از سلاحهای ساخت جمهوری چک، فنلاند وکشورهای دیگر میدادند. البته لشگر ژرمانیا(به معنی کشور آلمان) دارای سلاحهای به روزدر زمان خود بود و همین باعث کارا بودن این لشگر میشد. گرچه لشگرهای دیگر به تجهیز ژرمانیا نمیرسیدند ولی این از کارکرد آنها نکاست و در ادامه باید گفت هر چیز گنجایش خود را دارد بنابراین لشگر که خوب تجهیز نشود نمیتوان از آن به اندازه یک لشگر تا دندان مسلح انتظار داشت.