ناگفته‌هایی از پروژه «سعدون» در جنگ تحمیلی


اسناد جدیدی از مسلح ‌کردن نیروی هوایی عراق برای جلوگیری از شکست صدام در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران افشا شد.
به گزارش سرویس «فرهنگ و حماسه» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، بر اساس انتشار منتشر شده از شکل‌گیری نیروی هوایی عراق به ویژه در دوران صدام و فعالیت آن در جنگ علیه ایران، برای نخستین بار فاش شد که تجهیز نیروی هوایی عراق در سه سال منتهی به پایان جنگ تحمیلی علیه ایران و حمله گسترده این نیرو به تأسیسات نفتی، اقتصادی و نظامی ایران به ویژه در خلیج‌فارس و مرزهای جنوبی جنگ، با این هدف صورت گرفته است که از پیروزی نهایی ایران در جبهه‌های نبرد جلوگیری شود.
این اسناد فاش می‌سازد: با اشاره آمریکا و حمایت مالی عربستان و کویت، کمک‌های تسلیحاتی گسترده فرانسه و ارسال قطعات هواپیما از سوی آلمان، نیروی هوایی عراق در اواخر جنگ تحمیلی به یکی از نیروهای هوایی برتر دنیا تبدیل شده بود. این کمک‌ها که به آن‌ها باید کمک‌های آموزشی توسط شوروی سابق، اسپانیا، سوئیس و یوگسلاوی سابق را نیز اضافه کرد به نیروی هوایی عراق امکان داد با دسترسی به پایانه‌های نفتی ایران در خلیج‌فارس و حمله به تأسیسات صادرات نفت ایران، شریان اقتصادی ایران را مختل کند.
ارسال هواپیما‌های جنگنده و مدرن «میراژ» به عراق، این امکان را داد تا پالایشگاه‌های مهم ایران در قلب کشور و از جمله اصفهان و تهران را مورد حملات خود قرار دهد.
نیروی هوایی عراق که پرچمدار نفس ‌کشیدن ارتش عراق پس از انهدام وسیع نیروهای دریایی و زمینی آن در جبهه‌های نبرد با ایران بود، این اجازه را یافت که فارغ از نظارت‌های امنیتی صدام، گسترده و چاق گردد و موانع زمینی ایران را مورد حمله قرار دهد که نمونه‌های آن را می‌توان در بمباران وسیع نبردهای فاو مشاهده کرد.
کار کمک به نیروی هوایی صدام تا به اینجا پیش رفت که غرب را متقاعد ساخت خط تولید صنعت هواپیماسازی را برای تولید هواپیماهای «میراژ» از فرانسه به عراق منتقل کند.
این پروژه سری که «سعدون» نام گرفت به نیروی هوایی عراق اجازه داد هواپیماهای جنگنده «میراژ» را در داخل خاک خود مونتاژ و عملیاتی کند و کیسه گشاد برخی شیوخ هوس‌باز عرب به عنوان تأمین‌کننده اصلی منابع مالی این پروژه به شمار می‌رفت.
از سوی دیگر،آمریکا به فرانسه این اجازه را داد که با کپی موشک‌های پیشرفته آمریکایی، ساختار عملیاتی نیروی هوایی عراق را هرچه وحشتناک‌تر کند. شرکت «داسو برگه» فرانسه که مأمور انجام این پروژه با عراق بود به دلیل کمبود قطعات، دست نیاز به شرکت «دورنیر» آلمان دراز کرد و آلمانی‌ها با موافقت برای شرکت در این پروژه، یک گام دیگر برای کمک جنایات جدید صدام برداشتند.
آلمان که در مسلح کردن ارتش عراق به سلاح شیمیایی سابقه زشتی از خود به جا گذاشته بود این‌بار برای بمباران شهرها و منافع ایران دست‌های مملو از خون صدام را فشردند و صدام به لطف این حمایت‌ها توانست از مهلکه فشار ایرانی‌ها در پایان جنگ بگریزد. اما تاریخ از یاد نخواهد برد که آمریکا، فرانسه، آلمان، انگلیس، شوروی سابق، یوگسلاوی سابق و شیوخ فاسد عرب که چشم خود را بر کشتار مسلمین عرب در سرزمین‌های اشغالی بسته بودند از صدام در جنایاتی که بر علیه ملت‌های ایران و عراق انجام داده بود پیشروتر هستند.
دکتر الجنابی، محقق عراقی با تأیید این اسناد می‌گوید: ماشین جنگی صدام در نیروی هوایی این کشور به دلیل روحیه شکاک او به ارتش عراق و همچنین تجاوز به کویت که یکی از تأمین‌کنندگان اصلی سلاح و مهمات جنایات صدام به شمار می‌رفت در سال‌های پس از جنگ علیه ایران توسط غربی‌ها متوقف شد و سپس در سال‌های 1991 و 2003 میلادی، این جنگ‌افزارهای مدرن و پیشرفته در بمباران‌های سنگین و خرد‌کننده آمریکا و متحدانش از بین رفت.
نادر دریابان، پژوهشگر دفاع‌مقدس نیز در این زمینه می‌گوید: نیروی هوایی عراق در پایان جنگ تحمیلی تنها به این دلیل تجهیز شد که از سقوط رژیم جنایتکار صدام جلوگیری شود. آن‌ها به سلا‌ح‌های کشتار جمعی مجهز شدند تا ضریب حملات خود را چند برابر کنند و این اتحاد شوم درحالی به وقوع پیوست که ایران اسلامی به لطف وجود رهبری حضرت امام خمینی (ره) و جانفشانی مردم در مقابل استکبار جهانی و آلت دست آنان در منطقه، ایستاده بود.

وحشت صدام از نیروی هوایی ایران


اتکا به توان تکنولوژی فرانسه با چراغ سبز آمریکا رمز پایداری صدام در سال‌های پایانی جنگ تحمیلی بود.
به گزارش سرویس «فرهنگ و حماسه» دکتر الجنابی، مورخ و محقق عراقی در این زمینه می‌گوید: آنچه به عنوان برتری هوایی عراق در سال‌های پایانی جنگ تحمیلی بر علیه اهداف اقتصادی،نظامی و صنعتی ایران رخ داد،‌ ناشی از اتکاء صدام به تکنولوژی نظامی فرانسه بود که با چراغ سبز آمریکا صورت گرفت.
وی افزود: صدام به واسطه همین حمایت‌ها و با اتکا به نیروی هوایی دوباره بازسازی شده خود، ابتکار هوایی جنگ را در دست گرفت و اگرچه صددرصد پیروز میدان نبود اما توانست بر روی صادرات نفت ایران تاثیر بگذارد.
الجنابی، فرانسه را اصلی‌ترین کشور در جنایت‌های صدام چه در ایران و عراق دانست و افزود: آنچه فرانسه در حمایت از صدام به منطقه خلیج فارس و خاورمیانه تحمیل کرد خسارات جبران‌ناپذیری بود که آمریکا با اتکا بر آنها و گرفتن مستمسک‌های لازم، از صدام در سال‌های 1991 و 2003 میلادی به صورت دو جنگ خانمان‌برانداز بر منطقه تحمیل کرد.
وی ادامه داد: انتقال تکنولوژی پیشرفته برای ارتقای سطح کیفی و کمی نیروی هوایی عراق در هواپیماهای «میراژ» متمرکز شده بود و حلقه زنجیر توطئه آمریکا، فرانسه، کشورهای مرتجع عرب منطقه و صدام باعث افزایش برد هواپیماهای عراق تا عمق اهداف نظامی، صنعتی، نفتی و اقتصادی ایران شد به طوری که قدرت برتری هوایی به همراه موشک‌های فوق مدرن و افزایش آموزش‌های نظامی خلبانان عراق، این توان را به صدام داده بود که با فراهم آمدن بستر مناسب، جنگ را از مرحله حذف خود از صحنه عراق به فرسایش بکشاند و مانع حرکت جدی نیروهای زمینی ایران در جبهه‌های نبرد شود.
الجنابی ادامه داد: در جریان عملیات‌های والفجر 8 و کربلای5 ضربات سنگین نیروهای زمینی ایران آنقدر مهلک بود که ستون فقرات ارتش عراق که از ارتش‌های مهم منطقه بود، فرو ریخت. حتی تدابیر روسی و غربی که با ایجاد موانع آبی ـ خاکی همراه بود نیز نتوانست مانع پیشروی ایران شود به طوری که ایرانیان گلوگاه صدام و حامیان عرب و غرب و شرق او را در کنار دروازه‌های بصره به شدت فشردند که آثار آن اگرچه ملموس نیست اما برای کسانی که به وقایع ریز جنگ تحمیلی می‌پردازند آشکار است.
وی به عملیات کربلای پنج نیروهای ایران در سال 1365 اشاره کرد و افزود: صدام در این عملیات به شدت تحقیر شد. چکمه‌های سربازان ایران آنقدر بر گلوی صدام فشار آورد که عاجزانه به کشورهای عربی دست نیاز دراز کرد. کشورهایی که به جز سوریه و لیبی، از نظر مادی، تدارکاتی و سیاسی همواره پشتیبان صدام بودند.
این مورخ یادآور شد: در همین راستا، ترمیم‌های بلافاصله نیروی زمینی ارتش عراق و افزایش قدرت نیروی هوایی این کشور در دستور کار قرار گرفت به طوری که به عراق این امکان را داد در صحنه‌های نبرد هوایی با استفاده از فضای کشورهایی چون کویت،‌ عربستان، قطر و بحرین و با استفاده از هواپیماهای سوخت رسان به اهداف نفتی در جزایر خارک، سیری و لاوان و همچنین اهداف متحرک شناور نفتی در خلیج فارس نزدیک شوند.
این کشمکش‌های سنگین منجر به فعال شدن دیپلماسی عراق به رهبری طارق عزیز و دستور رونالد ریگان رئیس‌جمهور وقت آمریکا مبنی بر حمایت از صدام و ماموریت «دونالد رامسفلد» که بعدها وزیر دفاع آمریکا در زمان جنگ علیه عراق در سال 2003 میلادی شد،گردید.
به گفته الجنابی، کارخانه‌های «داسوبرگه‌» فرانسه با همین اشاره‌ها و در حالی که صدام به آنها بسیار بدهکار بود، با پول‌های کویت و عربستان دوباره خط تولید خود را فعال کردند و با اجرای کد محرمانه به نام‌های عربی، در تماس با ژنرال‌های ارشد عراق، طرح تجهیز نیروی هوایی این کشور را در مقابل ایران اجرا کردند. البته این طرح آنقدر جاه‌طلبانه بود که حتی صدام از آن وحشت کرد.
دکتر الجنابی در این زمینه به نقل قولی از صدام اشاره کرده و می‌گوید: صدام در مورد این طرح‌ گفته بود: من به نیروی هوایی عراق اطمینان ندارم. اگر این تجهیزات در یک کودتا علیه خود ما به کار گرفته شود چگونه آن را توجیه می‌کنید؟ اما مقامات بعثی و ژنرال‌ها او را قانع کردند تا روشن شدن وضعیت جنگ با ایران به پروپای افسران نیروی هوایی عراق در عملیات علیه ایران نپیچد.
به گفته وی، کار به آنجا رسیده بود که کارخانه‌جات داسوبرگه از تأمین برخی قطعا حتی در سه شیفت کاری عاجز مانده بودند و به همین دلیل کارخانه «دورنیر» هوایی آلمان نیز به این پروژه پیوست و تصمیم گرفته شد در صورت نیاز،خط مونتاژ هواپیمای جنگنده «میراژ» به عراق منتقل شود امری که با تجاوز صدام به کویت نیمه‌کاره رها شد.
الجنابی ادامه داد: آنان که بدون هیچ محدودیتی، این سلاح‌ها را در اختیار صدام قرار دادند حتی از به کارگیری سلاح‌های شیمیایی و کشتار جمعی توسط این هواپیماها علیه کردهای عراق هیچ سخنی به میان نیاوردند و اکنون پس از سقوط صدام است که مشخص می‌شود با استفاده از این برتری تکنولوژیکی چگونه ملت عراق نیز دچار سبعیت صدام شده‌اند.
به گفته الجنابی، برخی تکنسین‌های عراق که به همین منظور برای آموزش به خارج اعزام شده بودند در حال حاضر در برخی ارتش‌های کشورهای منطقه خاورمیانه خدمت می‌کنند که از جمله آنها می‌توان به کشور یمن اشاره کرد.
وی در پایان گفت: علی‌رغم برخی برتری‌های هوایی عراق در سال‌های پایانی جنگ تحمیلی، این کشور باز هم از خلبانان ایرانی وحشت داشت بویژه هنگامی که ایران مسلح به هواپیماهای جنگنده F-14 با موشک «فونیکس» بود.